امروز جمعه  ۶ تير ۱۴۰۴
سرویس:استان ها-حوادث
تاریخ خبر : چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴- ۱۳:۴۶
روایت اهدای عضو امدادگر گیلانی
در جمعیت، از خودگذشتگی را آموخت و با وجود مشغله زیاد، هرگز نتوانست از خدمات بشردوستانه در هلال‌احمر، بگذرد. امدادگری که بعد از مرگش هم، توانست زندگی ببخشد. کارت اهدای عضو را درست بعد از اینکه به جمعیت پیوست، گرفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جمعیت هلال احمر؛ فداکاری و عشق به نجات، مهمترین ویژگی شخصیت او بود. جوانی که ٦ سال پیش لباس سرخ و سفید هلال‌احمر را بر تن کرد و تا لحظه‌ای که زنده بود، نتوانست از این لباس دل بکند. در جمعیت، از خودگذشتگی را آموخت و با وجود مشغله زیاد، هرگز نتوانست از خدمات بشردوستانه در هلال‌احمر، بگذرد.امدادگری که بعد از مرگش هم، توانست زندگی ببخشد. کارت اهدای عضو را درست بعد از اینکه به جمعیت پیوست، گرفت. او نه تنها در روزهای سخت و بحرانی، بلکه در لحظات عادی زندگی نیز، به یاری دیگران می‌شتافت. هر بار که صدای زنگ تلفن به صدا درمی‌آمد، قلبش تندتر می‌زد؛ زیرا می‌دانست که ممکن است جان کسی در خطر باشد. با چشمان پر از امید و دستانی پر از عشق، به سوی هر چالشی می‌رفت. او به دیگران یادآوری می‌کرد که هر انسان می‌تواند قهرمان باشد، تنها کافی است که قدمی‌بردارد. همکاران او در جمعیت، می‌گویند که همیشه لبخند بر لب داشت و حتی در سخت‌ترین شرایط، امید را در دل دیگران زنده می‌کرد. او با داستان‌هایش و تجربیاتش، روحیه‌ای تازه به گروه امدادگران می‌بخشید و هرگز اجازه نمی‌داد که ناامیدی بر آن‌ها غلبه کند.پس از رفتنش، یاد و خاطره‌اش همچنان در دل‌ها زنده است. خانواده‌اش تصمیم گرفتند که با اهدای اعضای او، زندگی‌های بیشتری را نجات دهند. این عمل نه تنها به عنوان یک یادبود از او باقی ماند، بلکه نشان‌دهنده تعهد عمیق او به بشریت بود. حجت امیدی، امدادگر جمعیت هلال‌احمر شهرستان رشت بود. جوانی از استان گیلان، که در سال ۹۸ به جمعیت هلال‌احمر پیوست. او در آن زمان ٣٤ سال داشت و شغلش آزاد بود. اما چیزی که او را به هلال‌احمر کشاند، عشق و علاقه‌اش به خدمت به دیگران بود. حجت، داوطلب بود و با روحیه‌ای مثبت و پرانرژی، به جمع امدادگران پیوست. با اشتیاق برای کمک به هلال‌احمری‌هاسید علی صفایی، یکی از همکاران او در جمعیت هلال‌احمر استان گیلان، به خبرنگار «شهروند» می‌گوید: «ما او را هومن صدا می‌کردیم. هومن در اوج فعالیت‌هایش، در جمعیت بود که مهر سال گذشته جانش را از دست داد. او در طرح‌های مختلفی شرکت کرد. یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های او، واکسیناسیون زمان کرونا بود. از همان زمان به بعد، عضو هلال‌احمر شد. هومن به خوبی می‌دانست که نیاز به نیروی انسانی در این زمینه چقدر ضروری است و با اشتیاق و انگیزه‌ای مثال‌زدنی، به کمک هلال‌احمری‌ها شتافت. او دوستان مشترکی در جمعیت داشت و به همین واسطه با این نهاد آشنا شد. او بعد از پیوستن به جمعیت، نتوانست جدا شود. او همچنین در طرح دریا مشغول به کار بود و با گذراندن دوره‌های آموزشی، مهارت‌های لازم را برای جلوگیری از حوادث دریایی کسب کرده بود.» خستگی ناپذیر برای نجاتامدادگر جمعیت هلال‌احمر شهرستان رشت، همیشه در تلاش بود تا افراد را از نقاط خطرآفرین دور کند و به آن‌ها آموزش دهد که چگونه در دریا ایمن بمانند. او به عنوان یک امدادگر، نه تنها به نجات جان‌ها کمک می‌کرد، بلکه با روحیه‌ای پر از امید و انگیزه، به دیگران نیز انرژی می‌بخشید. همکارش در ادامه می‌گوید: «یک روز، حادثه‌ای ناگوار برایش پیش آمد. او در حال رانندگی بود که ناگهان تصادف کرد. این خبر مانند صاعقه‌ای بر سر خانواده و دوستانش فرود آمد. هومن که همیشه در حال خدمت به دیگران بود، حالا خود نیاز به کمک داشت. او با تمام وجود به زندگی ادامه داد و در نهایت تصمیم به اهدای اعضای بدنش گرفت. این عمل نه تنها نشان‌دهنده فداکاری او بود، بلکه ادامه‌دهنده راهی بود که همیشه در آن قدم گذاشته بود. خاطرات زیادی از او باقی مانده است. یک روز با هم در کنار دریا گشت‌زنی می‌کردیم. کار ما فقط آموزش و پیشگیری از غرق‌شدگی مسافران بود. آن روز به ما خبر دادند که کسی همانجا غرق شده است. به سراغ او رفتیم. من و هومن عملیات احیا را تا زمان رسیدن اورژانس انجام دادیم. هومن بدون خستگی هرچه یاد گرفته بود را انجام داد. می‌دیدم که چقدر برای زنده ماندن آن فرد تلاش می‌کند. او تازه به جمعیت پیوسته و این عشق به نجات در او، مرا شگفت‌زده کرده بود. خستگی ناپذیر کارش را انجام می‌داد.» یاد و خاطره‌ای که زنده ماندحجت امیدی، همیشه در پی ماموریت‌ها بود و هیچ‌گاه از کمک به دیگران خسته نمی‌شد: «هومن با روحیه‌ای مثبت و پرانرژی، همواره در پی یادگیری و بهبود مهارت‌هایش بود. او نه تنها یک امدادگر، بلکه یک دوست و الگو برای بسیاری از جوانان بود. هربار با او تماس می‌گرفتیم، هرکاری داشت را کنسل می‌کرد و به کمک ما می‌آمد. می‌گفت هلال‌احمر برایم اولویت دارد. هدفش این بود که تمام دوره‌ها را بگذارند و در یکی از پایگاه‌های ما مشغول به کار شود. ولی فرصت این را پیدا نکرد. هومن، با فداکاری و عشقش به بشریت، نه تنها زندگی خود را وقف نجات دیگران کرد، بلکه یاد و خاطره‌اش همچنان در دل‌ها زنده است. او به ما آموخت که زندگی واقعی در خدمت به دیگران و کمک به نیازمندان معنا می‌یابد.» نجات ۵ بیمار چشم انتظارمهدی یونس نژاد، دایی حجت امیدی نیز به خبرنگار ما می‌گوید: «هومن عاشق نجات بود. از وقتی به جمعیت هلال‌احمر پیوست، دیگر کمتر می‌توانستیم او را ببینیم. چون بیشتر وقتش را در پست‌های جمعیت می‌گذراند. دوستانش می‌گفتند هرجاکه ما کمبود نیرو داشتیم، به محض اینکه به او می‌گفتیم خودش را می‌رساند. هرکجای استان بود، برایش فرقی نمی‌کرد. غر نمی‌زد و سعی نمی‌کرد بهانه بیاورد. با اشتیاق می‌رفت. کمک به مردم را دوست داشت. خیلی آرزو داشت که در نهایت روز ١٨ مهر ساعت دو شب با خودروی شخصی خودش داخل شهر رشت، برای اینکه با خودرویی برخورد نکند، فرمان را چرخاند و با دکل برق تصادف کرد. وقتی این اتفاق برایش افتاد، چند روزی در بیمارستان بود. تا اینکه با رضایت پدرش، اعضای بدنش اهدا شد. هومن پس از مرگش نیز، زمینه نجات ۵ بیمار چشم انتظار پیوند عضو را فراهم کرد و می‌دانم که اگر خودش می‌توانست حرفی بزند، حتما از این کار راضی بود. با اینکه در زندگی‌اش اهداف زیادی داشت، ولی همیشه می‌گفت من هیچوقت از جمعیت هلال‌احمر جدا نخواهم شد.» امدادگر هلال‌احمر زندگی بخشید آوا خلیل نژاد یکی دیگر از امدادگرانی بود که اسفند سال گذشته، پس از یک اتفاق تلخ، نفس‌هایش قطع شد، اما باز هم توانست زندگی ببخشد. او در شرکت بیمه کار می‌کرد اما با شوهرش از امدادگران هلال‌احمر نیز بودند. خــانواده این امدادگر هلال‌احمر دامغان، اعضای بدن او را که دچار مرگ مغزی شده بود به بیماران نیازمند اهدا کردند. این امدادگر ٢٧ ساله اسفند سال گذشته، بر اثر حادثه‌ای ، دچار مرگ مغزی شد. در این شرایط بود که خانواده او تصمیم گرفتند اعضای بدنش را به بیماران نیازمند اهدا کنند. این امدادگر سال‌ها برای نجات افراد مختلف در حوادث گوناگون تلاش کرده بود و اهدای اعضای بدنش، آخرین ماموریت او بود. به‌ دنبال این حادثه پیرحسین کولیوند، رئیس جمعیت هلال‌احمر، فوت مرحوم خلیل‌نژاد را حادثه‌ای تلخ برای جمعیت هلال‌احمر دانست و از خانواده وی برای تصمیم بزرگشان قدردانی کرد. اهدای اعضای بدن داوطلب هلال‌احمر استان مرکزى شهریور سال گذشته نیز اعضای بدن داوطلب جمعیت هلال‌احمر استان مرکزی پس از مرگ مغزی به بیماران نیازمند پیوند عضو اهدا شد. خانواده مهدیه ذوالفعلی ۱۹ ساله دانشجوی ترم دوم رشته مهندسی شیمی دانشگاه اراک و ساکن روستای ضامنجان اراک، پس از مرگ مغزی این دختر جوان، در اقدامی تحسین برانگیز، اعضای آن عزیز سفر‌ کرده را به بیماران نیازمند پیوند عضو، اهدا کردند. این داوطلب توانست پس از مرگش نیز، امید را در دل‌های بیماران منتظر دریافت عضو و خانواده‌هایشان زنده کند. قلب، کبد، قرنیه‌های چشم و نسوج مرحومه به بیماران نیازمند اهدا شد. مهدیه ذوالفعلی، شهریور سال گذشته، پس از بستری شدن در بیمارستان امام خمینی (ره) اراک بدلیل مشکل فشار خون و کم خونی دچار شوک مغزی شده و بنا به ایجاد مشکلات کلیوی و با تصمیم خانواده برای ادامه درمان به بیمارستان لبافی نژاد اعزام شد در جریان درمان به دلیل ایجاد التهاب مغزی و تشنج به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شده و تحت درمان قرار گرفت اما در نهایت دچار مغزی شد.
© 2022 - info@rcs.ir