امروز جمعه  ۵ دی ۱۴۰۴
سرویس:اخبار ستادی
تاریخ خبر : جمعه ۵ دی ۱۴۰۴- ۱۳:۰۶
در سالروز وقوع زلزله بم، به سراغ ناگفته‌ها و اولین‌های امدادی که در زلزله بم، اتفاق افتاد، رفتیم
دانشکده زلزله بم
روز جمعه پنجم دی‌ماه 1382 روز مهمی در تقویم کشور است. حوزه امدادرسانی و مدیریت بحران، از آن روز به بعد کاملا تغییر کرد. زلزله 6.4 ریشتری در شهرستان بم، واقعه‎ای غیرمنتظره در تاریخ بحران کشور بود و همین اتفاق باعث شد تا پس از آن، بدعت‎هایی در حوزه مدیرت بحران و در امر امدادرسانی به وجود بیاید. از تاثیرات زلزله بم، همین بس که حدود یک هفته پس از وقوع زلزله، سازمان مدیریت بحران تشکیل شد. در مدت زمان 22 سال گذشته، در بسیاری از دانشکده‌ها، درباره تاثیرات زلزله بم در حوزه مدیریت، صحبت شده است. این بار اما ما به تاثیراتی که زلزله بر امدادرسانی داشته است، اشاره می‌کنیم.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی جمعیت هلال‌احمر؛  ورود خارجی‌ها آزاد تا پیش از این سابقه نداشت، این که سیل و زلزله‌ای در کشور رخ دهد و پای خارجی‌ها برای کمک به کشور باز شود؛ زلزله بم و گستردگی حادثه اما باعث شد تا هواپیماهایی با پرچم‌های رنگی و گوناگون به فرودگاه‎های بین‌المللی کشور، لندینگ (نشستن هواپیما روی باند فرودگاه) کنند. البته که جغرافیای حادثه هم مهم بود، بم به عنوان یک شهر تاریخی خیلی مورد توجه رسانه‌های جهانی بود، بسیاری از توریست‌های خارجی، به ارگ بم، بزرگ‌ترین بنای خشتی جهان، سفر کرده بودند و شنیدن این جمله که در بم، حافظه تاریخی ایران، زلزله آمده است، ناگوار و شوکه‌کننده بود؛ بنابراین خارجی‌ها اخبار وقوع زلزله را در سراسر دنیا پخش می‌کردند و حتی خبرنگار و عکاس اختصاصی فرستادند برای مخابره اطلاعات بیشتر. همه این موارد باعث شد تا برای نخستین بار، مجوز ورود به آسمان ایران از هر کشور و هر جایی برای کمک به آسیب‌دیدگان صادر شود. گستردگی حادثه و نیاز به امدادرسانی باعث شد تا برای اولین بار در تاریخ حوادث جهانی، فدراسیون بین‌المللی صلیب سرخ و هلال‌احمر و بخش بشردوستانه سازمان ملل، استمداد مشترک بین‌المللی و یک مرکز هماهنگی مشترک در منطقه و با همکاری اداره کل بین‌المللی جمعیت هلال‌احمر ایران تشکیل دادند. تشکیل کارگروه مشترک امدادرسانی، به حل یک مساله بین‌المللی نیز کمک کر،. سازمان ملل در تلاش بود تا مجوزی به دولت‌ها بدهد که نیروهای امدادی اجازه داشته باشند در مسائل امدادرسانی مربوط به حوادث و سوانح بدون مجوز کشور آسیب‌دیده، وارد عمل شوند و بسیاری از کشورهای بزرگ مخالف این نظر بودند. تجربه زلزله بم نشان داد که این روش مناسبی نیست و از این تصمیم منصرف شدند.اعلام فضای باز برای مشتاقانی که می‌خواستند به هر دلیل از جمله کمک‌رسانی بیایند خوب بود، اما برای جمعیت هلال‌احمر مشکلات بسیاری را به وجود آورد؛ زیرا بیشتر تیم‌های اعزامی، وسایل کافی و کارآمدی برای کمک‌رسانی نداشتند، البته دکتر محقق مدیرکل اسبق امور بین‌الملل جمعیت هلال‌احمر توانست ارتباط گسترده سازمان‌های بین‌المللی را به نحو مطلوبی ساماندهی کند. پس از وقوع زلزله بم، کمک‌های مالی جهانی نیز در اختیار ایران قرار گرفت که بانک جهانی در راس آن قرار داشت؛ این سازمان حدود ۳۰۰ میلیون دلار معادل ۲۴۹ میلیارد تومان وام برای بازسازی بم در اختیار ایران قرار داد. عمده این وام برای بازسازی خانه‌ها و ادارات صرف شد که حدود ۱۴۰ میلیون دلار معادل ۱۱۶ میلیارد تومان است. ۴۲ میلیون دلار هم برای بهبود وضعیت اقتصادی و ۱۵ میلیون دلار دیگر نیز برای تعمیر زیرساخت‌ها صرف شد. علاوه بر بانک جهانی، ۶۰ کشور به ایران پیشنهاد کمک دادند و ۴۴ کشور، 1800 نفر از نیروهای خود را در قالب ۹۵ تیم عملیاتی برای کمک به عملیات امدادی به ایران ارسال کردند و ازجمله آن‌ها آمریکا بود که بعد از ۲۰ سال با هواپیمای نظامی خود برای امدادرسانی به زلزله‌زدگان وارد کشور شد. درست است که کمک‌های بین‎‌المللی بی‌شمار و قابل‎توجه بود اما در بین کمک‌های غیرسازمان‌یافته دولت‌ها، اجناسی که از نظر فرهنگی، مذهبی و سنتی مغایر با فرهنگ مردم بود، بسیار به چشم می‌خورد. سه هواپیما از کشوری که نامش هیچ‌گاه فاش نشد، در فرودگاه مهرآباد به زمین نشستند؛ محموله آنها البسه‌های دسته دوم و غیرقابل استفاده بود. حمایت روانی روزهای اول بعد از زلزله بم، در کنار تیم‌های امدادی و عملیاتی حاضر در شهر، مردم زنی را می‌دیدند که به همراه تعدادی از روان‌شناسان، روان‌کاوها، روان‌پزشکان و مشاوران، به سراغ بازماندگان می‌رود و با آن‌ها حرف می‌زند: «سوده کافی». آن روزها یکی از مهم‌ترین رخدادهای حمایتی بعد از حادثه در کشور، پس از زلزله بم، پایه‌گذاری شد، تیم‌های حمایت روانی سحر. «علی رحمانی» یکی از جوانانی است که دو ماه بعد از زلزله به شهر بم رفت و به عنوان روان‌شناس و مشاور به مردم آسیب‌دیده کمک می‌کرد، او بعدها گفت: «حمایت روانی در زلزله بم اولین تجربه در نوع خود و در کل دنیا بود که توسط آقای توفیقی و خانم کافی انجام می‌شد. من هم بعد از مدتی فعالیت در بم، به جمع آن‌ها پیوستم. آن روزها هر بازمانده‌ای را می‌دیدی، عزادار قوم و خویش و خانواده‌اش بود. مردم با خانه‌ای ویران‌شده و وسایلی از ‌بین ‌رفته، احساس استیصال می‌کردند.» رحمانی حالا مدیر کلینیک روان هلال‌احمر و همچنین مسئول مرکز «مراقبت خانواده» شهر بم است و در کلینیک، میزبان مراجعینی است که مشتری پروپاقرص آن هستند. تجربه زلزله رودبار و اتفاقاتی که در آنجا افتاد، البته باعث شد تا به مسائل روحی و روانی و اضطراب پس از حادثه، جدی‌تر نگاه شود. آمارها در زلزله رودبار، نگران‎کننده است، زلزله در رودبار، ۶٨‌ درصد جمعیت این شهرستان را دچار افسردگی کرد و افزایش اختلالات رفتاری کودکان را تا ۶٠‌ درصد افزایش داد. آمارها و نمونه‌‎های دیگری هم وجود دارد، در زلزله اردبیل ۴٧ درصد کودکان و ٧۶ درصد بزرگسالان دچار اختلال پس ‌از حادثه شدند. پاندمی و دیگر تجربه‌های سهمگین از حوادث طبیعی و غیرطبیعی، آسیب‌های زیادی از جنس لطمه‌های روحی و روانی به جای می‌گذارد که شاید در نگاه اول چندان مشخص نباشد، به همین دلیل است که حضور تیم‌های سحر، مهم است.کمک از سگ‌های زنده‌‎یاب اوایل دهه 1750 بود که برای اولین بار، از سگ‌ها برای کمک به مجروحان و گمشدگان استفاده شد. در ایران اما ضرورت به کارگیری از سگ‌های زنده‌یاب برای نخستین بار پس از وقوع زلزله‌های رودبار، منجیل و بم به وضوح احساس شد. سال 82 و پس از وقوع زلزله بم بود که حضور 9 سگ زنده‏‎یاب، باعث تولد تشکیل مرکز سگ‌های زنده‌یاب در ایران شد. پیش از وقوع زلزله بم اما مربیان ایرانی برای آموزش به کشور آلمان رفته بودند و 9 سگ زنده‌یاب هم تربیت شده بودند. کرونی، جری، جیمی، رکسی، سنتو، جو، جکی، پیتر و سزار اولین سگ‌های زنده‌یابی‌اند که به همراه مربیانشان توانستند در زلزله بم ۶۷ زنده را از زیر آوار نجات دهند و اجساد بسیاری را هم از زیر آوار پیدا کردند. کرونی، تنها سگی بود که در زلزله بم ۱۳ نفر را زنده از زیر آوار نجات داد. براساس خاطره یکی از امدادگران، بعد از چند روز، سگ زنده‌یاب او متوجه وجود مصدوم زیر آوار یک خانه شد. همه امدادگران خارجی می‌گفتند این اتفاق امکان ندارد و حتما سگ اشتباه می‌کند. در این فاصله، سگ مقداری از آوار را کنار زد و به یک یخچال رسید. بقیه شوخی کردند و گفتند سگ گشنه بوده! اما امدادگر روایتگر به سگش مطمئن بود. جست‌وجو را ادامه داد و سرانجام از زیر همان آوار، یک مصدوم را پیدا کرد و با کمک دیگر امدادگران او را زنده بیرون آوردند.خرده اتفاقات ناگوار پش از وقوع زلزله بم، شکل مدیریت امدادی در حوادث هم دستخوش تغییراتی شد، البته وقوع اتفاقاتی که در حوزه امدادی و در آن روزهای سرد دی‌ماه رخ داد، دلیلی شد تا به مسئله امدادونجات جدی‎تر نگاه شود. بیژن دفتری، رئیس وقت سازمان امدادونجات، در کتاب خاطراتش، 8 صفحه درباره اتفاقات زلزله بم می‌گوید؛ هرچند که مشخص است، مرحوم دفتری تمایلی به صحبت کردن درباره آن روزها ندارد، اما به ارسال بی‌رویه کمک‌های اهدایی داخلی اشاره می‎کند و می‌‎نویسد: «مرتبا اعلام کردیم که برای ارسال این کمک‌ها با جمعیت هلال‌احمر هماهنگ شوند اما کمک‌ها بدون تفکیک به منطقه ارسال می‌شد؛ به گونه‌ای که تعداد کامیون‌هایی که کمک‌های اهدایی را به بم می‌آوردند به قدری بود که صف‌های طویلی برای تخلیه بار ایجاد و گاهی رانندگان کامیون‌ها سهوا یا عمدا این وسایل را روی خاک‌ها تخلیه می‌کردند که از این موارد عکس و فیلم تهیه و منتشر شد و بعدها نیز گلایه کردند که چرا جمعیت هلال‌احمر در خصوص کمک‌های مردمی‌کوتاهی کرده است! این مساله دردسرهایی را نیز به وجود آورد؛ چرا که عدم تخلیه این اجناس نیز موضوع را سیاسی می‌کرد و ما مجبور به تحویل این محموله‌ها شدیم. حتی در کنفرانسی که به منظور اهدای کمک از طریق سازمان‌های بین المللی در ژنو تشکیل شد من معایب و محاسن کمک‌های بین‌المللی را گوشزد کردم.»دفتری در بخش دیگری از کتاب خود با اشاره به برخی مشکلات حاشیه‌ای که در صحنه فجایع این چنینی رخ می‌دهد نوشته است: «تا نیروهای کمکی به بم رسیدند آشفتگی‌های زیادی به وجود آمد. ازدحام و شلوغی در جاده‌های اطراف بم به حدی بود که بسیاری از کمک‌ها به بم نمی‌رسید و به وسیله (برخی) افراد متفرقه غارت می‌شد! در این میان یک کامیون حامل البسه‌ امدادی در بین راه ربوده شد و بعدها از این لباس‌ها سوء‌استفاده‌های فراوانی به عمل آمد؛ چرا که با همین لباس‌ها اجناس اهدایی را از بالای کامیون‌ها به سمت مردم پرتاب می‌کردند و این عمل موجب رنجش افراد آسیب‌دیده شد. به همین دلیل سریعا کارت‌های شناسایی برای نیروهای هلال احمر صادر شد تا قابل شناسایی باشند.» او همچنین نوشته است: «هجوم بی‌رویه و غیرضروری نیروهای امدادی از ارگان‌های مختلف مشکلات زیادی را به وجود آورد و این در حالی بود که نهادهای دولتی نیز با اوج‌گرفتن احساسات انسان‌دوستانه مردم شروع به دعوت از آن‌ها برای کمک‌رسانی می‌کردند.» «در پنج روز اول پس از زمین‌لرزه وجود آشفتگی‌ها، کار جست‌وجو و نجات با دستگاه‌های ظریف زنده‌یاب و سگ‌های تجسس را با مشکلاتی روبه‌رو کرد. همچنین نبود نقشه جامع شهر نیز این کار را با تاخیر مواجه کرد.» بعد اما ورق برگشت و تغییراتی ایجاد شد: «در روز ششم، شناسایی خانواده‌های آسیب‌دیده و توزیع دفترچه خواربار آغاز شد. طبق آمار در بم 110 هزار نفر تحت تاثیر زلزله قرار گرفته بودند که حدود 35 هزار نفر کشته و 14 هزار نفر مجروح شده بودند و 15 هزار نفر از منطقه کوچ کرده و تحت حمایت جمعیت‌های هلال‌احمر شهرهای اطراف قرار گرفتند که با این حساب و با کسر تعداد کشتگان زلزله، ما باید با 50 هزار نفر مواجه می‌بودیم اما متاسفانه با هجوم افراد از مناطق دیگر که خود را بومی معرفی می‌کردند ناچار به توزیع 248 هزار دفترچه شدیم که این رقم یک رقم واقعی برای کمک‌رسانی نبود. هرچند تلاش زیادی انجام شد که آسیب‌دیدگان پالایش شوند اما این عمل بسیار سخت بود و نهایتا از مقامات بالا دستور داده شد که به این افراد نیز کمک کنید که کار ما را بسیار مشکل‌تر کرد.» دفتری در ادامه خاطراتش، وجود فرودگاه را نقطه قوت امدادرسانی در بم دانسته و افزوده است: »«هرچند فرودگاه در ابتدا دچار خساراتی شده بود ولی به سرعت ترمیم و قابل بهره‌برداری شد؛ به گونه‌ای که از روز دوم مصدومان از طریق هواپیما جابه‌جا می‌شدند، اما در شب نخست برای مجروحان و مصدومانی که تعدادشان به حدود 14 هزار نفر می‌رسید هیچ دارویی وجود نداشت و ما مجبور بودیم با همکاری استانداری برای تامین دارو به روش‌های سنتی عمل کنیم؛ اما از صبح روز دوم با مساعدت نیروهای امدادی حمل مصدودمان به وسیله بالگردهای هلال‌احمر و هواپیماهای ارتش، سپاه و سازمان هواپیمایی کشور آغاز شد، طی دو روز 14 هزار مسدوم از منطقه خارج شدند. اما خروج حجم زیاد مجروحان و انتقال آن‌ها به مراکز درمانی شهرهای دیگر مشکلات جدیدی به وجود آورد که قابل پیش‌بینی نبود؛ چرا که انتقال مجروحان بدون هماهنگی با بیمارستان‌های شهرهای دیگر بود و مسئولان بیمارستان‌ها دچار غافلگیری و بحران شدند! حتی خیلی از مجروحان که زخم‌های سطحی داشتند پس از بهبودی برای بازگشت دچار مشکل می‌شدند! بازماندگانی هم که عزیزانشان انتقال یافتند نگران شده و مرتب سوال می‌کردند. باید عنوان کرد اگر نیروهای درمانی به سرعت در منطقه مستقر می‌شدند احتیاج به خروج این تعداد از مسئولان و مجروحان نبود و بررسی‌های بعدی نشان داد که فقط حدود دو هزار نفر از این مصدومان نیاز به خروج از منطقه داشته‌اند.» شوقی برای دسترسی به این گزارش در پیام هلال، اینجا کلیک کنید.
© 2022 - info@rcs.ir