امروز سه شنبه  ۱۴ آذر ۱۴۰۲

مدال فلورانس نایتینگل پاداش 20 سال خدمت بانوی امدادگر هلال‌احمری

مدال فلورانس نایتینگل مدالی است که به پاس خدمات امدادگرانه افراد از سوی فدراسیون بین المللی جمعیت‌های صلیب سرخ و هلال احمر اهدا می شود و در ایران خانم فریبا شاه محمدی تنها بانوی دارنده این مدال است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جمعیت هلال احمر؛ فریبا دختر نوجوان 14 ساله‌ای بود که در اوایل پیروزی انقلاب و در سال 58 وارد جمعیت هلال احمر شد. فکر دختر نوجوان امدادرسان ما در آن سال ها پر و از شور و شوق نوجوانی بود و قلبش مملو از اشتیاق پیروزی انقلاب و مدام در فکر این بود که باید چه کمکی در شرایط موجود به کشور کند.

او امروز حدودا 55 سال، سن دارد و در پاسخ به این سوال که در چند سالگی لباس امدادگری به تن کرده، می‌گوید: 14 ساله بودم، اوایل انقلاب بود و ما جوانان و نوجوانان همگی در تلاش بودیم کاری و فعالیتی انجام دهیم تا اینکه متوجه شدم هلال احمر دوره‌های امدادگری برگزار می‌کند. این دوره‌ها را در کنار تحصیل در مدرسه فرا گرفتم و آخر هفته‌ها به تیم های امدادرسانی کوهستان، نماز جمعه و دعای کمیل می رفتم. در ابتدای کار در جمعیت هلال‌احمر به سازمان جوانان وارد شدم. آن زمان می‌گفتند هر کس امتیاز بالاتری دارد و می خواهد در ماموریت ها وارد شود باید دوره 4 ماهه امدادگری را هم طی کند. بعد از 7 الی 8 ماه دوره 4 ماهه امداد تکمیلی را گذراندم و سپس و در  دوره‌های امدادگری پیشرفته وارد شدم.

دختر امدادرسان جوان ما در این زمان فقط 16 سال داشت و علی رغم شرکت در ماموریت های امدادرسانی دیپلمش را یک سال زودتر و در سن 17 سالگی اخذ کرد. خانم شاه محمدی در ادامه از وارد شدنش به فاز جدیدی از ماموریت ها «امدادگری در جنگ تحمیلی» سخن می‌گوید: هلال احمر ما را به خط مقدم جبهه اعزام نمی‌کرد و بیمارستان‌ها و اردوگاه‌های اسکان جنگ زده‌ها محل هایی بود که در ایام جنگ در آنها مشغول امداد رسانی بودم. در ایام جنگ به بیمارستان‌های اندیمشک، کردستان و اهواز اعزام می‌شدم.

فریبا شاه محمدی به جنگ رفت تا مرهمی‌بر زخم رزمنده‌ها باشد. در زمانی که فقط 18 سال داشت؛ او در ادامه از اولین تجربه حضورش در جنگ تحمیلی می‌گوید: با وجود سن کم، خانواده در کنار من بودند. در این دوران در بیمارستان‌ها مشغول به کار بودم و به امدادگران آموزش می دادم که یکی از عملیات های جنگ رخ داد. به همین دلیل روزها آموزش امدادگری می دادم و شب ها پرستاری می‌کردم.

دختر جوان امدادگر یادی از «خاطره شب های پر از زخمی و مجروح بیمارستان‌ها» می‌کند و می‌گوید: در دل شب وقتی مشغول مراقبت از مجروحان جنگی بودم، خونریزی آنها خیلی زیاد بود و نباید آب می نوشیدند، با  وجود این، هیچ بی تابی در آنها نمی دیدم. فقط از من می خواستند که لبشان را با پنبه ای خیس کنم. صبوری و حال عجیب مجروحانی که هم سن و سال خودم بودند، به من «زیبایی مرگ» را نشان می‌داد.

در یکی از شب‌هایی که فریبا شاه محمدی پرستار مجروحان جنگی بود، ناله ای در گوشه ای از بیمارستان به گوش امدادگر جوان ما رسیده بود که هنوز با وجود گذشت بیش از 30 سال از این حادثه در خاطرش مانده، بغض می‌کند و می‌گوید: خودم را به صدا رساندم، دیدم پسری حدودا 20 ساله دارد «اشهد» خود را می‌گوید، به او گفتم چه کاری از دستم برمی آید که برای تو انجام دهم که گفت فقط به مادرم بگو خیلی دوستش داشتم.

یکی از کارهایی که با دوستانش در کنار امدادرسانی در دوران جنگ انجام می داده غذای خانگی پختن برای مجروحان بوده است و می‌گوید: هوس قورمه سبزی و کتلت داشتند و من هم چون احساس می‌کردم که کارم فقط جلوگیری از خون ریزی و آتل بندی نیست، شب ها این غذاها را برایشان می‌پختم.

خانم شاه محمدی در زلزله رودبار و منجیل هم حضور داشته و یکی از خاطراتش از این حادثه بر جای ماندن یک خاله و برادر زاده از یک خانواده بزرگ 13 نفره است. این دو نفر هر کدام در یک نقاهتگاه بوده اند و تلاش زیادی شده که این دو نفر را به یکدیگر برسانند. شاه محمدی گفت: لحظه اتصال یک خانواده خوشحالی زیادی در عین درد برای ما داشت و حال خوب درونی خوبی به ما بخشید. این حوادث تاب آوری ما و حادثه دیدگان را بیشتر کرد تا بعد از وقوع حوادث حال ما بهتر شود و به وضعیت سابق برگردیم.

 

شاه محمدی خوبی کار هلال احمر را این حال خوب و حض درونی می داند

وقتی جنگ تمام شد حدودا 25 ساله بود که امدادگر مراسم ارتحال امام خمینی (ره) شد، نیمه شب به مصلی امام خمینی (ره) اعزام و چون هیچ امکاناتی در آنجا نبود در کنار سرویس های بهداشتی برای استراحت چادر زدند، شاه محمدی می‌گوید:  پوشش این مراسم جز تاریخ نانوشته جمعیت هلال احمر از نظر تجربیات است. من به مصلی امام خمینی رفتم و چند روز این پیکر در مصلی بود و یک جمعیت داغ دیده و بی تاب در این مراسم حضور داشتند.

وی ادامه می دهد: افرادی که از حال می رفتند و گرما زدگی و شوک های عصبی داشتند، در این مراسم زیاد بودند. حداقل 40 روز به صورت شبانه روزی در بیابانی که اکنون مصلی امام خمینی شده حضور داشتیم، از شهرستان‌ها و استان‌ها افراد مختلف در این مراسم حضور پیدا می‌کردند.

این امدادگر جمعیت هلال احمر ادامه داد: حادثه بعد زلزله بم بود و من با کادر حمایت های روانی در این زلزله حضور داشتم. این زلزله واقعا وحشتناک بود و شدت این زلزله بیشتر در شهر بود و تمام شهر به طور یکسان ویران شده بود. زلزله دیده‌ها عمدتا از طبقات بالا بودند و تمام خانواده و دارایی خود را از دست داده بودند.  آسیب های روحی در این زلزله خیلی خاص بود و خانواده‌ها اکثرا تعداد بالا از بین رفته بودند. در این زلزله تعداد نوزادانی که باقی مانده بودند خیلی زیاد بودند.

فریبای قصه ما می‌گوید: یک نوزاد داشتیم که گریه او قطع نمی‌شد و نیازمند شیر مادر بود. گشتن دنبال مادری که بتواند در آن شرایط بتواند به او شیر بدهد، خیلی سخت بود ولی بلاخره توانستم یک مادر را با این شرایط پیدا کنم. بچه‌های کوچک 5، 6 و 7 ساله داغ دیده زیادی بودند و تیم های حمایت روانی برای بیرون کشیدن آنها از این حوادث تشکیل شد و چادرهای دسته جمعی و حمایت های روانی از آنها انجام می‌شد.

حمایت های روانی علمی و کارشناسی شده از آـنها انجام شد. هلال احمر در زلزله بم تا یک سال بعد تیم های حمایت های روانی را در آنجا مستقر کرد و حتی یک سال برای زلزله زده‌ها کار ایجاد کرد. حضور امدادگران در زلزله بم حدود 40 روز به طول انجامید.

خانم شاه محمدی دلیل ادامه فعالیتش را انگیزه دهی مربیان هلال احمر می داند و می‌گوید: اگر به ما انگیزه امدادرسانی داده نمی‌شد، این دوره‌ها در همان زمان تمام می‌شد. نکته مهم در کلاس های آموزشی هلال احمر فقط انتقال مفاهیم نبود بلکه در این کلاس ها مربیان به ما فرهنگ ارزشمند امدادگری را منتقل می‌کردند. در کنار این به ما فرهنگ بشر دوستی نیز آموزش داده می‌شد. مربیان من فقط دانش را به من منتقل نکردند بلکه انگیزه خدمت رسانی را به من منتقل و آن را در من نهادینه کردند.

دختر امدادرسان ما که حالا از دل حوادث قد کشیده در سال 2001 به مدال «فلورانس نایتینگل دست پیدا کرد» این مدال بر اساس شاخص هایی که توسط فدراسیون بین اللملی صلیب سرخ تعیین می‌شود، به افراد تعلق می‌گیرد. شاه محمدی تنها بانوی ایرانی دارنده مدال «زن فانوس بدست» است.

او تعریف خاصی از مدال «زن فانوس به دست» دارد که می‌گوید: این مدال یعنی زنی که با فانوسش به تاریکی نور می‌بخشد حتی اگر این نور در حد یک شعله شمع باشد.

سال 2001 اولین سالی بود که جمعیت هلال احمر ایران این شاخص های را دریافت کرد و من به عنوان یکی از داوطلبان جمعیت هلال احمر که 20 سال در این حوزه مشغول بوده ام این مدال را دریافت کرد.

خانم فریبا شاه محمدی تنها بانوی هلال احمری دارنده مدال فلورانس نایتینگل ایران است موفق به کسب این مدال شده است.

*زهرا قاسمی

0
/
۱۴۰۱/۰۷/۲۴- ۱۳:۲۸
/
متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است
لینک کوتاه