امروز جمعه  ۳۱ شهريور ۱۴۰۲

سلام دوباره روژین به زندگی/ امدادگران جان دختر 5 ساله را نجات دادند

پدرش می‌گوید که حالا روژین با هم‎بازی‌هایش بازی می‌کند، پیش از این اما، زمانی که راه تنفسی این دختر 5 ساله بسته شده و با زندگی خداحافظی کرده بود، این امدادگران پایگاه شهید احمدی‌فرد مقدم سرخه دیزج زنجان بودند که او را دوباره با زندگی آشتی دادند. شاید در ذهن این دختر کوچک باشد که روزی؛ زمانی که بزرگ شد، مانند امدادگران، لباس خدمت بپوشد و ناجی زندگی شود.

 به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی جمعیت هلال‌احمر؛ رامین طاووسی، پدر روژین صبح روز جمعه زمانی که از خانه به بیرون می‎رفت تا شب نان حلال بگذارد در سفره زن و فرزندانش، حتی یک لحظه هم فکرش را نمی‌‎کرد که قرار است، فرزند ارشدش، دختر 5 ساله‌اش، روژین را از دست دهد. روز قبل، خورشید در حال غروب بود که دختر کوچک احساس بیماری کرد. مادر روژین، سریع او را به درمانگاه روستا، روستای الوین برد. پزشک تن نحیف روژین را معاینه و دارویی هم تجویز کرد. تشخیص پزشک ابتلا به ویروس گوارشی و همراه با اسهال و استفراغ بود. شب، پدر و مادر، او را خواباندند و داروهای تجویزی را به دخترک دادند، صبح روز بعد، روژین بی‌حال در تخت‌خواب افتاده بود. پدر و مادر قرار گذاشتند که تا شب صبر کنند و اگر حال او بهبود پیدا نکرد، دوباره او را به درمانگاه ببرند. با همین فکر، پدر روژین از خانه خارج شد؛ زندگی اما خواب دیگری برای این دختر کوچک دیده بود؛ مادر روژین می‌گوید: «ساعت 23 و 7 دقیقه، دیدم که روژین با رنگ پریده در تخت افتاده است، چند بار صدایش زدم اما جواب نداد. بعد دیدم که نفس هم نمی‌کشد.» مادر سراسیمه دخترش را بغل می‌کند و از خانه خارج می‌شود. همسایه اما حال و روز نگران و درمانده مادر را می‌بیند و سریع او را سوار خودرو می‌کند تا او را به نزدیک‎‌ترین درمانگاه برساند.

دوباره زندگی

 امدادگران پایگاه جاده‌ای شهید احمدی فردمقدم روستای سرخه دیزج، مانند همیشه، آماده به خدمت و منتظر برای امدادرسانی بودند که کسی با شدت، در پایگاه را به صدا درآورد. محمدطاها خلخالی، رئیس پایگاه سریع خود را به بیرون پایگاه رساند و دید، مادری، مضطرب، دختر بی جانش را بغل کرده است. محمدطاها تعریف می‌کند سریع، پشت آمبولانس نشست و دو امدادگر دیگر، جواد جعفری و امیررضا عمارلو هم دخترک را سوار آمبولانس کردند. خلخالی می‌گوید تا درمانگاه فاصله زیادی بود و او هم سریع، کلاج گاز آمبولانس را فشرد تا جان روژین را نجات دهد.

 پشت آمبولانس اما روایت دیگری در جریان بود، جواد جعفری داوطلب هلال‌احمر که حالا 12 سالی می‎شود، امدادگر است، در حال بررسی علائم حیاتی روژین بود. او می‏‌گوید که روژین نفس نمی‎‌کشید و اولین کاری هم که او کرد، بررسی راه‌های هوایی بود. جواد همان موقع متوجه شد که دخترک استفراغ کرده و راه هوایی‌اش هم برای همین بسته است. باز کردن راه هوایی اولین کاری بود که این داوطلب باتجربه، انجام داد. بعد از باز شدن راه هوایی، جعفری، تنفس مصنوعی را شروع کرد و در یکی از ماساژهای قلبی بود که نفس دوباره به جان بی‌جان، روژین برگشت. رنگ روژین برگشت و مادر که در حال گریه بود، دخترش را که جان گرفته، در آغوش گرفت.

 طاووسی، پدر روژین، حالا که به دختر بزرگش نگاه می‌کند، لبخند می‌نشیند روی لبش. او می‌گوید: «اگر امدادگران نبودند، دخترم را از دست داده بودم.» روژین حالا سرحال و سلامت است و با دوستانش و برادر کوچکترش، رادین، بازی می‌کند و حتما به فکر این است، زمانی که بزرگ شد، مانند امدادگران، زندگی‌بخش شود.

 لیلا شوقی

 

تصاویر

مشاهده ۲۰۲
/
۱۴۰۲/۰۶/۲۷- ۱۴:۰۰
/
متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است
لینک کوتاه