به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جمعیت هلالاحمر_ فاطمه عسگری نیا از شهروند؛ یکی از این گروههای جهادی، گروه جهادی شهید خرازی بسیج دانشجویی شهر اصفهان است. گروهی که به محض تشکیل یک اردوی جهادی، جوانان دانشجوی مشتاق بسیاری را برای خدمت در مناطق محروم همراه خود میکند. همین تابستان امسال همراه با 100جهادگر از دهم لغایت 17مرداد در روستاهای محروم شهرستان بوئین میاندشت بودند. جهادگران دختر و پسری که دل از تعطیلات تابستانه کندند و برای خدمت به مردم راهی روستاهای قائمآباد، ازناوله و آغچه شدند.
سرشان درد میکند برای انجام کارهای داوطلبانه. اول به عشق خوشحالی خدا، بعد هم به عشق نشاندن لبخندی بر لب مردمان محروم و نیازمند. لازم باشد از کار، زندگی، تفریح و مسافرتشان هم میزنند، برای اینکه در یک اردوی جهادی شرکت کنند و کار داوطلبانه انجام دهند. جنسشان، مهربانی است و لذتشان از این دنیا خلاصه میشود در خوشحال کردن مردم. معصومه ملک، یکی از این داوطلبان جهادگر است. او که سالهای سال سابقه کار در جمعیت هلالاحمر را دارد، حالا بهعنوان یک نیروی داوطلب جهادگر در اردوهای جهادی، فعال است. از دو سال پیش با انجمن دانشجویی بسیج دانشگاههای اصفهان آشنا شد. کارشان خدمترسانی در مناطق محروم است: «8 سالی تجربه کارهای جهادی و داوطلبانه را دارم، اما با بروبچههای اصفهان دو سال پیش آشنا شدم. این دانشجویان با حضور در مناطق محروم استان اصفهان در خدمترسانی به مردم، مشغول بودند. گروهی در کارهای عمرانی و ساختوساز مشغول میشدند، عدهای که بیشتر خانمها بودند در کارهای آموزشی و فرهنگی. جنس کارشان به دلم نشست. با خودم فکر کردم حضور در این مناطق محروم و ارائه خدمات داوطلبانه به مردم چقدر میتواند خوب باشد؛ بهخاطر همین بیمعطلی سال گذشته نخستین تجربهام را داشتم، آنقدر این تجربه دلچسب بود که امسال هم دوباره تکرار شد.» او بهواسطه آموزشهای امدادی که در گذشته در جمعیت هلالاحمر دیده بوده در این اردوها هم سعی میکند خدماتی مرتبط با همین موضوعات را به مردم ارائه دهد: «در کنار بخش امداد و کمکهای اولیه، در حوزه آموزش مسائل اخلاقی و اسلامی هم فعال شدم.»
کشف استعدادها در مناطق محروم
از سختیهای کار برایمان میگوید: «اردوها معمولا بین 6تا 7روزه است و ما مجبوریم در تمام طول این مدت در شرایط خاص، زندگی کنیم. از حسینیه روستا گرفته تا نمازخانه مدرسه، اما همه این سختیها در کنار لذتی که بچههای مناطق محروم از کنار ما بودن میبرند، هیچ است.» به اعتقاد او یکی از ویژگیهای دیگر شرکت داوطلبانه جهادگران در اردوهای جهادی، کشف و شناخت استعدادهایی است که تا به حال نه کسی آنها را دیده و نه در بارهشان شنیده است: «ما در روستاهایی که سفر میکنیم با دانشآموزان بااستعدادی روبهرو میشویم که اگر کمی حمایت شوند، میتوانند در رشته خود به یک نخبه تبدیل شوند. نمونه عینی این مسئله را در این سفر دیدم. دختر نوجوانی که با هنر منحصربهفردش تمام دیوارهای مدرسه را نقاشی کرده بود، اما برای ادامه این هنر بهصورت حرفهای نیازمند حمایت مالی بود.» یکی از سختترین لحظههایی که در این اردوهای جهادی برای جهادگران یکسان است، لحظه جدایی از مردم روستاهاست: «در تمام طول مدتی که ما در روستا هستیم، سعی بر ایجاد روابط دوستانه و عاطفی داریم، بهخاطر همین بعد از پایان اردو، سختترین کار ما، جدایی از مردم است.»
کار جهادی امید و انگیزه میدهد
فاطمه نوردی، دانشجوی ارشد ژنتیک، در شهرکرد است، البته بچه اصفهان است و هر سال تابستان به جای تفریح و استراحت کنار خانواده، کار در اردوی جهادی را انتخاب میکند چراکه معتقد است این کار به او آرامش و انگیزه میدهد: «یکی از دلائل حضور من در اردوهای جهادی، تأکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر مؤثر بودن اردوهای جهادی در مناطق محروم بود. این فرمایش رهبری باعث شد تا عزمم را برای حضور در اردوی جهادی امسال جزمتر کنم و همه تلاشم را بهکار بگیرم تا در حد توانم، بتوانم گره از کار مردم را باز کرده و آنها را شاد کنم.»
او در آخرین اردوی جهادی که شرکت کرده است مسئول گروه خواهران بوده «40 نفر از خواهران جهادگر داوطلب، ما را در این اردو همراهی میکردند و با دستهبندی در بخشهای مختلف اعم از آموزشهای فرهنگی، اجتماعی، کارآفرینی، بهداشت و درمان و... سعی میکردند اقدامات تأثیرگذاری در این اردو انجام دهند.» بهگفته او، اگرچه در ابتدای ورود به روستاها بهخاطر ضعف اطلاعرسانی، مردم استقبال چندانی از گروههای جهادگر ندارند، اما به محض اینکه با تیمها آشنا میشوند چنان الفتی میان جهادگران و مردم شکل میگیرد که بعد از کار، جدایی را سخت میکند: «خستگی کار در اردوی جهادی شیرین است و این شیرینی باعث میشود که جهادگران هر سال این سفر را تکرار کنند.» بهگفته او در سایه حضور جهادگران و نیروهای داوطلب در اردوهای جهادی، بیماران نیازمند زیادی شناسایی میشوند که توان تامین هزینههای درمان را ندارند، اما بعد از حضور تیمهای جهادی میتوانند از خدمات درمان مراکز خیریه بهرهمند شوند.
پسران جهادگر در کار ساخت و ساز
در کنار بانوانی که تلاش میکنند با حضور گروههای جهادی در مناطق محروم و اجرای برنامههای فرهنگی، اجتماعی و آموزشی فضایی شاد برای خانوادهها و کودکان ایجاد کرده و امید و سرزندگی را به آنها هدیه دهند، پسران دانشجو و جهادگر مشغول ساختوساز و اجرای پروژههای عمرانی در مناطق محروم میشوند. از علی عباسی و میثم صابری گرفته تا مهدی براتی که حالا دیگر خودش مسئول گروه جهادی شهید خرازی بسیج دانشجویی شهر اصفهان است. مهدی سالهای سال است که در اردوهای جهادی فعالیت میکند. از زمانی که تازه دانشجو شده بود و حالا که فارغالتحصیل شده دست از کارهای دانشجویی جهادی برنداشته است. بهخاطر سوابق زیادی که دارد خودش مسئول برگزاری اردوهای جهادی دانشجویی شده است: «امسال گروه جهادی ما در روستاهای قائمآباد، ازناوله و آغچه حاضر شد. خوشبختانه، هم دانشجویان هم داوطلبان جهادگر از این برنامه استقبال خیلی خوبی کردند. ما در این اردوی جهادی شاهد حضور 100 نفر از دانشجویان شهرهای مختلف استان اصفهان بودیم و پسران دانشجو در این اردو با مشارکت در اجرای پروژههای عمرانی و ساختوسازهای موردنیاز موجب خوشحالی و رضایت مردم روستاها شدند.» براتی هم مانند دیگر دوستان جوانش که خدمت به مردم در مناطق محروم را به استراحت در منزل و استفاده از تعطیلات تابستانه ترجیح میدهند، میگوید: «لذت گرهگشایی از کار مردم این منطقه به همه لذتهای دنیوی دیگر میارزد. برای ما اولویت، عمل به وعدههایی است که در بدو ورودمان به مردم میدهیم و زمانی خستگی از تن ما خارج میشود که به این تعهدات عمل کنیم و از دغدغههای مردم بکاهیم.»
نخستین قدم ما در روستاها امیدآفرینی و آموزش است
این جهادگر جوان میگوید گروه جهادی شهید خرازی با هدف خدمترسانی و محرومیتزدایی در مناطق محروم فعالیت میکند و در راستای اجرای این اهداف از هیچ تلاشی فروگذار نیست: «پتانسیلها و تواناییهایی که هر روستا و منطقه محروم دارد اولویت ما در انتخاب برای ارائه خدمات است. نخستین قدم ما در روستاها امیدآفرینی و آموزش است و همه اعضای تیم ما تلاش میکنند تا این خدمات را با جان و دل به مردم ارائه کنند.» براتی معتقد است لازمه حضور در مناطق محروم مطالعهای 6-5 ماهه و شناختی همهجانبه است: «باید اول اعتماد مردم روستا را بهکار جهادی و خدمت جهادگران جلب کرد. بعد برای انجام امور، راهی روستاها شد. این امر مهیا نمیشود مگر در سایه حضور قوی جهادگران در مناطق روستایی. به مناطق محروم زیادی میرویم که نیازمند کمکهای بسیاری هستند، اما ما تلاش میکنیم با شناسایی مهمترین چالشها بر این موضوعات تمرکز کنیم تا گرههای کور اساسی باز شود.» او هیچوقت شادی خانوادهای را که در یکی از اردوهای جهادی صاحب خانه شدند، فراموش نمیکند: «کار ساخت خانه از سوی کمیته امداد چهارمحالوبختیاری طی سه سال تا مرحلهای پیش رفته، اما متوقف شده بود. این خانواده جایی برای زندگی نداشتند. خبر این موضوع به ما رسید و راهی روستا و موفق شدیم با کمک بچههای جهادگر و پای کار کموکسریهای خانه را روبهراه کنیم. خانه ساخته شد و چنان شادی و خوشحالی را شاهد بودیم که تا آخر عمر محال است، فراموش کنیم.»