یک سال از فاجعه جانکاه منا و کشتهشدن 440 نفر از زائران هموطنمان گذشت. حادثهای تلخ و دردناک که مرور آن برای هیچکس خوشایند نیست.
فریبا کاکاوند//کشتهشدن ناباورانه کسانی که عزیزانشان را برای همیشه چشم بهراه گذاشتند و بهسوی معبودشان پَر کشیدند. این حادثه غیرمنتظره با چنین گستردگی تمام افراد و مسئولان کمکرسانی را با مسئلهای بغرنج مواجه کرد به ویژه آنکه آنها در شرایطی قرارگرفتند که با وجود آگاهی از چگونگی کمکرسانی اجازه انجام وظایف خود را نداشتند. برای آنکه وضعیت قربانیان و اینکه آنها در چه شرایطی قرار داشتهاند و تیمهای امدادرسان چه تلاشهایی کردهاند گاه لازم است تا دوباره پروندهای دوباره بازگشایی شود و برگهای آن ورق بخورد. در این صورت است که میتوان موضوع را از زاویه دیگر دید و از آن درس تازهای برای آینده تدوین کرد.
تلاش برای زنده ماندن
روز عید قربان سال 94 در مکه حدود ساعت هشت و نیم صبح در بیمارستان منا تیم پزشکی و امدادی جمعیت حضور دارند و مشغول هماهنگیهای لازم برای ارائه خدمات به بیماران هستند، اما در این زمان حادثهای بزرگ در حال وقوع است. دکتر نعمتی چشمپزشک تیم به همراه گروهی عازم رمی جمرات شده است. او با دکتر کولیوند، رئیس بیمارسنان مکه و مدیر عملیات تماس تلفنی میگیرد و با کلامیبریده بریده میگوید: همه مردند! و سپس کلامش قطع میشود. در مورد این لحظه دکتر طاهر درودی، رئیس بیمارستان مدینه میگوید: «در این هنگام نمیدانستیم چه خبر است و چه فاجعهای در حال رخ دادن است. بهسرعت چهار تیم ۵ نفره را با مقداری آب و وسایل کمکرسانی به سمت رمی جمرات فرستادیم. عمق حادثه زیاد و شرایط بحرانی بود. هرچه جلوتر میرفتیم نیروهای سعودی و نظامی از ورود گروههای امدادی و درمانی بیشتر ممانعت میکردند. برخی از اعضای تیم، دستگیر و مبایل و دوربینهای آنها ضبط شد. مجبور شدیم کاورهای هلالاحمر را کنار بگذاریم و بهصورت عادی به کمک زائران برویم.
نخستین کاری که کردیم تشکیل اتاق بحران در فضایی محدود در منا بود ازآنجا توانستیم بهسرعت از طریق اینترنت به اطلاعات مربوط به زائران دسترسی پیدا کنیم. گروه ارزیاب اولیه از طریق تماسهایی که گرفته میشد وظیفه شناسایی مصدومان را برعهده داشت. رابطان و پزشکان ما که به زبان عربی مسلط بودند در محل حادثه پراکنده شدند تا اطلاعات بیشتری برای شناسایی جمعآوری کنند. البته به دلیل آنکه همه در لباس احرام بودند شناسایی زائران به سختی انجام میشد.»
در مراسم حج هیچگاه بروز حادثهای با این گستردگی پیشبینی نمیشد بیشتر پیشبینی درحد گرمازدگی زائرانبود که برای این منظور تمهیدهای لازم مانند تهیه تونلهای سرد در بیمارستان صحرایی منا اندیشیده شده بود. زمانی که زائران گرمازده را به بیمارستان منتقل میکنند به آسانی میتوان کمکهای لازم را به آنها ارائه داد، اما در این حادثه تعداد زیادی از زائران ایرانی در محلی گرفتارشده بودند و انتقال آنها به بیمارستان و یا هرگونه کمکرسانی به آنها مشکل بود.
دکتر درودی در این باره میگوید: «بیشتر قربانیان بر اثر خستگی و طیکردن مسافت طولانی مشعر به طرف جمرات توان کافی نداشتند. در این مسیر کاروانهایی بودند که استراحت نکرده و خستگی مزمن داشتند و نبود آب باعث تلفات بیشتر آنها شد. گرمای هوا به حدی بود که دیگر مسئله آب سالم و ناسالم مطرح نبود حتی خیلی از افراد برای زندهماندن، آب جویها را مینوشیدند. شاید اگر در یک ساعت اول حادثه به زائران آب میرساندند این همه کشته نداشتیم.»
کار در ستاد اطلاعرسانی مجروحان لحظهای متوقف نشد. در روز دوم حادثه اعضای ستاد برای پیداکردن زائرانی که نامشان در فهرست مجروحان و جانباختگان نبود به جستوجو در بیمارستانها پرداختند. یک تیم ۲۵ نفره روزانه بیمارستانها و سردخانهها را برای یافتن زائران ایرانی جستوجو میکرد و نفر به نفر از قربانیان و آسیبدیدگان جهت شناسایی عکس میگرفت. از آنجا که همه لباس احرام بر تن داشتند شناسایی آنها کار دشواری بود.
بیتدبیری برگزارکنندگان مراسم حج
سعودیها که با مشکل بزرگی مواجه شده بودند و هرگز تصور نمیکردند بدون برنامه و با سردرگمی هرچه تمامتر به جابهجایی مکرر آسیبدیدگان در بیمارستانها و جانباختگان در سردخانه پرداخته بودند. این اقدام آنها کار جستوجو را سختتر و طاقتفرساتر کرده بود بهطوریکه گروه جستوجو مجبور میشد برای تشخیص هویت قربانیان به یک بیمارستان چندین بار مراجعه کند. تیم شناسایی مرکز پزشکی حج و زیارت هر روز مشغول جستوجو در ۹ بیمارستان در منا و عرفات، ۱۱ بیمارستان در مکه و ۱۲ بیمارستان در جده و حتی در بیمارستان طایف بود.
در مورد اینکه چرا همه جسدها در ابتدا شناسایی نشدند مسئول سلامت گروه پزشکان در حج 94، میگوید: «متاسفانه سعودیها درآغاز وقوع حادثه برخی از جسدها را بدون اجازه دفن کردند. از آنجاکه ظرفیت سردخانه «معیسم» ۹۰۰ نفر است سعودیها در کمال بیاحترامیبسیاری از کشتهها را در کانتینرهای حمل موادغذایی روی هم انباشته میکردند. قربانیان در شرایط بدی نگهداری شدند ۶ تا ۷ لایه جسد روی هم قرار گرفته بود گرمای ۵۷ درجه هوا و نبود کانتینرهای یخچالی باعث بوی تعفن شدید کشتهها شده بود. اجساد به دلیل فشار و سرد شدن تغییر شکل داده بودند که این موضوع تشخیص و شناسایی آنها را مشکل کرده بود.»
در واقع در چنین شرایط بحرانی که همراه با سردرگمی و بیبرنامگی است تمام افرادی که درگیر آن هستند با دشواریهای جدی مواجه میشوند. تیمهای جستوجو باید در کوتاهترین زمان ممکن تعداد بسیاری از زائران را که خبری از آنها در دست نیست شناسایی کنند. همکارینکردن برگزارکنندگان و رعایت مسائلی امنیتی وغیره مانع عمدهای در روند شناسایی قربانیان ایجاد میکرد.
وی درادامه میگوید: «از روز سوم حادثه تشخیص هویت اجساد با کارشکنی سعودیها سختتر شده بود. ۷۰۰۰ کشته و تعداد قابلتوجهی مجروح که بیمارستانها ظرفیت پذیرش آنها را نداشتند. اما بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری و سفر دکتر ضیائی به مکه، سعودیها به ما اجازه دسترسی به جنازهها را دادند. سختتر از همه اطلاعرسانی به خانوادههای قربانیان بود. درشهر مکه بیش از ۳۰ نفر از زائران دفن شدند. فقط جسد زائران ایرانی برگردانده شد و اجساد سایر کشورها در عربستان دفن شدند. تنها کشوری که با تنظیم شکوائیه به وزارت بهداشت عربستان بهطور رسمی نسبت به این موضوع اعتراض کرد مرکز پزشکی حج زیارت ایران بود.
اگر سعودیها طبق استاندارد بینالمللی عمل میکردند به نظر من پیشبینیهای پاسخگویی به حادثه درست بود و اگر آنها در ساعت نخست حادثه اجازه مداخله به ما میدادند ۵۰ تا ۶۰ درصد از آمار کشتهها کاسته میشد، چون در حادثه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام نخستین تیمیکه در صحنه حادثه وارد شد تیم مرکز پزشکی هلالاحمر ایران بود. هیچ کشوری و حتی تیم سعودیها هم مستقر نشده بودند. ما زودتر از نیروهای کمکی عربستان اقدامات امدادی و درمانی را شروع کردیم.»
تجربههای گرانبها
به گفته این مقام مسئول در مرکز پزشکی حج و زیارت هلالاحمر، بدون تردید تیمهای امدادگر برای برخورد با چنین حادثههایی در بالاترین حد آمادگی باید از تمام توان خود استفاده کرده و شرایط محیطی را درک کنند. نیروهایی که به مرکز پزشکی حج اعزام میشوند برای ارائه خدمات پزشکی به زائران اعزام میشوند و نباید در مراسم حج شرکت کنند، اما چنین مقرراتی تاکنون بهطور جدی رعایت نشده است و همواره بخشی از نیروها بهجای کمکرسانی به زائران، خود در مراسم حج شرکت میکنند که باعث کاهش توان این مرکز میشود. دکتر نعمتی درباره چگونگی بهکارگیری نیروها در آینده در مرکز پزشکی حج میگوید: «از آنجا که ماموریت اصلی ما ارائه خدمات پزشکی به زائران است نیروهایی که توسط مرکز پزشکی اعزام میشوند محرم نمیشوند و عمرهگذارند، بنابراین توانستهایم خدمات خوبی ارائه بدهیم. اما با توجه به اینکه تیم ما ثابت نیست و هر سال افراد جدیدی به ماموریت فرستاده میشوند و بین ۲۰ تا ۳۰ درصد نیروها برای نخستین بار به حج مشرف میشوند باید طبق قوانین اعمال حج را انجام دهند. این یکی از نقاط ضعف ما محسوب میشود. ما در بخش درمان، آسیبدیدگان زیادی داشتیم و دو تن از پزشکان داوطلب کاروانها دکتر حسینی و دکتر جوزی هم شهید شدند.»
وی اضافه میکند: «به نظر من اگر قرار است نیروهای درمانی در حج محروم شوند باید در گروههای مختلف تقسیم شوند تا هم به مراجعان بیمارستان خدمت کنند و هم اینکه در صورت وقوع حادثه احتمالی در دسترس باشند و به ما کمک کنند. افرادی که قرار است به عنوان پزشکان مجموعه خدمت کنند باید حج آنها را یک سال در میان کنیم تا ۵۰ درصد از آنها بهعنوان نیروهای آزاد بتوانند در بحران خدماترسانی کنند. از طرفی گفتوگوهایی با سازمان حج و زیارت انجام شده تا سهمیه اعزام نیروی هلالاحمر بیشتر شود تا بتوانیم 10 درصد نیروی بیشتری داشته باشیم. در حال حاضر فعالیتهای پزشکی و درمانی در حج با حداقل نیروها انجام میشود و به این دلیل بهشدت تحت فشارند. ارائه خدمات در بخشهای مختلف با سه نفر ارائه میشود و در شیفتهای 12 ساعته خدمترسانی میکنند.» در پایان هرحادثهای تیمهای امدادگر و مدیران بحران به جمعبندیهای تازهای در خصوص امدادرسانی میرسند و میکوشند تجربههای گرانمایهای را که بهدست آوردهاند در حادثههای احتمالی آینده بکاربندند.
ارسال سالانه 100 تن دارو به عربستان
علیاصغر عبداللهزاده، مدیر بیمارستان مکه در حادثه «منا» که از سال 77 تاکنون در ماموریت حج تمتع شرکت داشته، میگوید: «مسئولان ما در خدماترسانی در جاهایی که انبوهی از افراد وجود دارند باید بهصورت قانونمند کار کنند. ورود به هر حادثه بهویژه در چنین شرایطی باید بر پایه علمی صورت بگیرد. کارشناسان بر اساس استاندارهای بینالمللی باید از قبل برنامهریزی کنند تا نیروهای امدادی- درمانی در پاسخ به آن و انجام ماموریت در هر سرزمینی بهخوبی عمل کنند. امکانات ما همهساله زبانزد سعودیها و تمام کشورهای اسلامی است. در سال گذشته خیلی از کشورها از جمله ترکیه از خدمات ما کپیبرداری میکردند. ما سالانه 100 تن دارو برای توزیع بین بیماران و خدماترسانی به زائران، به عربستان ارسال میکنیم. باید توجه داشته باشیم که ما خارج از مرز کار میکردیم بدون هیچگونه حمایتی از سوی دولت عربستان، بدون آنکه کوچکترین امکانی به ما بدهند. در حادثه منا خیلی از شهدا ایستاده مردند امیدوارم این صحنه دلخراش برای هیچکس در هیچ کجای کرهزمین اتفاق نیفتد.
موثرترین راه برای پیشگیری، آموزشهای خودامدادی و دیگرامدادی است
گاه شرایط محیطی بهگونهای است که تمام محاسبههای قبلی نقش بر آب میشود چنانکه در حادثه منا با وجود آنکه پیشبینیهای بسیاری شده بود، اما ناگهان تصمیم برگزارکنندگان مراسم تغییر میکند و دستورهایی میدهند که موجب میشود امدادرسانی طبق برنامه انجام نشود در این خصوص کولیوند، رئیس بیمارستان مکه میگوید: «اگر حادثهای در داخل کشور اتفاق بیفتد بسیج عمومی اعلام میشود و کلی نیرو اضافه میشود، اما در عربستان این کار شدنی نبود. حتی اجازه ندادند همین تعداد هم کار کنند. گروه بیمارستانی که از ستاد مرکز پزشکی حج و زیارت اعزام میشود در مراسم حج، 60پایگاه خدمات درمانی ارائه میدهند. نیروها بین این پایگاهها تقسیم میشوند یک عده عمره و تعدادی تمتع بجا میآورند. با توجه به خدمتی که گروه پزشکی باید انجام دهد باید محدودتر شود. باید تعداد افرادی که حج بجا میآورند کمتر شود و بیشتر افراد باسابقه و باتجربه را اعزام کنیم به لحاظ اینکه در گیر اعمال حج نمیشوند و بیشتر میتوانند خدماترسانی کنند.
وی در ادامه، اظهارکرد: اقدام پیشگیرانه ما معطوف به مسئله گرمازدگی حجاج بود به همین دلیل در مسیر رفت و برگشت ایرانیها پزشک و امدادگر به همراه آمبولانس قرار داده بودیم. اما حجاج به مسیر دیگری به خیابان 204 هدایت شده بودند. سعودیها مسیر پیشبینی شدهای را که نیروها مستقر بودند تغییر دادند. برای پاسخگویی به حادثههایی از نوع منا باید پیشآمادگی لازم را داشته باشیم.
کولیوند میگوید: «وی بیشترین و موثرترین راه برای پیشگیری از چنین حوادثی را آموزش خودامدادی و دیگرامدادی به زائران عنوان کرد و افزود: در سازمان حج و زیارت واحدی تحت عنوان امدادونجات فعال شده تا این آموزشها را ارائه دهد. موضوع دیگر داشتن کارتهای شناسایی و انجام آزمایشهای دی ان ای زائران است.. در فاجعه منا امدادرسانی یا وجود نداشت یا خیلی ضعیف بود. امسال برنامه مفصلی مانند آموزش تجمعات انبوه را در برنامه داشتیم، اما اجازه برگزاری حج امسال داده نشد. با وجود آنکه دبیرخانه تجمات انبوه در عربستان است اما هیچ برنامهریزی در این خصوص انجام ندادهاند.»
هماهنگی میان بخشهای مختلف باید بیشتر شود
حادثه منا از نظر ناظران و نیز مدیران بحران بسیار حائز اهمیت است. آنان به این حادثه از زاویه عاملهای گوناگون زمان، امکانات، نیرویانسانی، تجهیزات و روابط مینگرند و میکوشند هر یک از این بخشها را بنا به اهمیتی که در امدادرسانی دارند، بررسی کنند. امین رضا طباطبایی، مسئول سلامت گروه پزشکان در حج 94 به هماهنگیها اشاره دارد و میگوید: «در جمعیت هلالاحمر هماهنگی میان بخشهای مختلف باید بیشتر شود. سازمانهای امدادونجات، مرکز پزشکی حج و زیارت و بخش آموزش و پژوهش جمعیت هلالاحمر باید یک حلقه کامل تشکیل دهند تا اگر در حوادث مسئولیتی برعهده داشتند آن را بهتر از گذشته انجام دهند.» او بر این باور است که برای پاسخگویی مناسب در حوادث باید موضوعهای تئوریک و عملیاتی متناسب برای پاسخگویی در تجمعات انبوه آموزش داده شود. هلالاحمر نیز باید تخصصیتر و علمیتر وارد عمل شود.
آنچه در حادثه منا رخ داد صرفنظر از ابعاد انسانی و اندوهبار آن باید همواره به جنبههای ایمنی و امدادرسانی در حادثههای مشابه آن توجه داشت تا بتوان در حادثههای احتمالی توانمندتر حاضر شد. بدون تردید در مکانهایی که انبوهی از افراد گردهم میآیند به میزان افزایش آنها کارامدادرسانی نیز دشوارتر میشود. در چنین شرایطی بیش از هر چیز نیاز به مدیران زبده امداد و سوانح است. برای داشتن چنین مدیرانی باید به تربیت آنها بپردازیم و با دادن دانش به افراد توانمند، آنها را به بالاترین میزان مهارت برسانیم تا بتوانند در حادثههایی نظیر منا وظایف خود را به شایستگی انجام دهند.