به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جمعیت هلال احمر؛ او خودش این قصه را چنین آغاز میکند: حدود بیست و پنج سال پیش، از طریق یکی از دوستانم با جمعیت هلال احمر آشنا شدم. در آن زمان، به عنوان امدادگر در ابرکوه وارد هلال احمر شدم و در واقع، میتوانم بگویم که یکی از بنیانگذاران هلال احمر ابرکوه هستم.
پورنجفی در ادامه به چگونگی شکلگیری این نهاد در ابرکوه اشاره میکند و میگوید که در سال ۱۳۵۸، بهداری مسئولیتهای درمانی را بر عهده داشت و هلال احمر هیچ کارمند یا نیروی خاصی نداشت. او و همکارانش اولین کسانی بودند که با فراخوان هلال احمر، به عنوان مربی کمکهای اولیه به شیراز اعزام شدند تا دوره ببینند. پس از بازگشت، به عنوان مربی امداد، در ستاد پشتیبانی جنگ مشغول به کار شدند و به این ترتیب، او و یکی از همکارانش، به عنوان اولین کارمندان جمعیت، مسئولیتهای امداد را بر عهده گرفتند.
فعالیت های داوطلبانه به همراه همسر
در حال حاضر نیز، فعالیتهایش بسیار گسترده و فعال است: در حال حاضر پس از بازنشستگی، من به همراه همسر و فرزندانم، یک مرکز نیکوکاری در شهرستان ابرکوه را اداره میکنیم. همسرم آموزگار است و با این حال از چند سال پیش داوطلبانه با جمعیت هلال احمر همکاری میکند. بیشتر اعضای فعال ما خانمها هستند. ما اینجا دفتری داریم و همسرم تمامیکمکهای نقدی را ثبت میکند. تاکنون نزدیک به ۱۱,۰۰۰ مورد کمک نقدی به ثبت رسانده ایم. تمامی این کمک های نقدی صرف کمک هزینه سیسمونی، جهیزیه و اقلام ضروری زندگی نیازمندان میشود. با اطمینان میگویم که هیچ مناسبتی نیست که ما برنامهای برای اجرا نداشته باشیم.
همکاریاش با هلال احمر در ابرکوه آنقدر فعال و چشمگیر است که به گفته بازرس از تهران، فعالیتهای آنها نمونهای بینظیر در کشور است. او به عنوان یکی از داوطلبان فعال در «محله ۲۰۲۰» و همکاری با داوطلبان همین محله، در همه زمینهها مشغول خدمترسانی هستند.
کمک های ماهانه
یکی از فعالیتهای شاخص و جاری این مرکز، کمک های ماهانه است که در ابتدای هر ماه انجام میشود. پورنجفی با افتخار میگوید: همین اول ماه، یک گوسفند قربانی کردیم که حدود ۲۴ کیلو گوشت داشت. ما هر ماه این کار را انجام میدهیم و تنها در هر ماه، نزدیک به ۱۰۰ کیلو گوشت بین نیازمندان توزیع میکنیم.
این مسیر، اما با بازنشستگی پایان نیافت. پورنجفی توضیح میدهد که پس از بازنشستگی، از سال ۱۳۸۸ به بعد، فعالیتهای خود را به صورت داوطلبانه با جمعیت هلال احمر ادامه داده است. 16 سال است که او بازنشسته شده، اما روحیه ایثارگری و تجربیاتی که از هلال احمر کسب کرده، همچنان او را به این مسیر کشانده و تقویتکنندهی فعالیتهای کنونیاش شده است. وقتی از انگیزه و دلیل تداوم این فعالیتها پس از بازنشستگی پرسیده میشود، پاسخ او سرشار از عشق و ایمان است: این تجربیاتی که در جمعیت کسب کردم، برایم بسیار ارزشمند است. 16 سال است که بازنشستهام، اما فعالیتم در هلال احمر ادامه دارد و این تجربه، روحیه ایثارگری و کمک را در من تقویت کرده است. این روحیه در هلال احمر بود که تقویت شد. زندگی من با این جمعیت، در مسیر ایثارگری گره خورد.
هر لبخند خاطره ای شیرین
نجفی در این سال ها خاطرات پرشمار زیادی داشته که شیرینترین تجربهها را برای او، رقم زده است. خاطراتی که روایتی است از همت جمعی و اعتماد مردم: هر لبخند برای ما خاطره ای شیرین محسوب میشود. ما فقط مختص یک محله خاص نیستیم؛ ما فراگیر هستیم و کل شهرستان و روستاهای آن را پوشش میدهیم. ما خیریه ای هستیم که به هیچ کس ‘نه’ نمیگوییم، بلکه سعی میکنیم هر نیازمندی را که به ما مراجعه کند، دست خالی برنگردانیم. ما هیچ کس را رد نمیکنیم. در زمینه ستاد جهیزیه نیز، هیچ خانواده نیازمندی نبوده که به ما مراجعه کرده باشد، و جهیزیه دریافت نکرده باشد. همینها برای من سرشار از خاطرات شیرین و ماندگار است. من دلم به همین مردم گرم است و با رضایت آنها آرامش میگیرم. با خدمت و کمک به آنها حالم خوب میشود و این حال خوب را با هیچ چیز دیگری در این دنیا عوض نمیکنم.
جذب داوطلب یک هنر است
پورنجفی معتقد است که تمامی این ماجراها باعث شده است که مردم به هلال احمر اعتماد بیشتری پیدا کنند. او میگوید: جذب داوطلب و جذب کمکهای مردمی یک هنر است. وقتی مردم میبینند که ما چگونه به آنها کمک میکنیم، همین باعث میشود که به ما اعتماد کنند. مردم ما را امین خود میدانند و همین شده که همه ما را میشناسند. تمام مشکلات خود را با ما درمیان میگذارند و مدت هاست که به ما اعتماد کرده اند. من هم افتخار میکنم که عضوی از این جمعیت هستم و میتوانم در این سازمان مردم نهاد، در کنار مردم باشم و خدمات بشردوستانه را ادامه دهم. این مسیر به من آرامش می دهد و تا حد توانم و تا جایی که بتوانم، این راه را ادامه خواهم داد.
سیما فراهانی/