به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جمعیت هلالاحمر؛ نام این پیشکسوت، در دل تاریخ هلال احمر ایران، همواره درخشیده است. او یکی دیگر از نیروهای قدیمی جمعیت است که با عشق و علاقه زندگیاش را وقف خدمت به انسانها کرده و در سختترین لحظات، در کنار هموطنانش ایستاده است. با قلبی پر از مهربانی، به عنوان یک امدادگر، در حوادث بزرگ و کوچک، نقش مؤثری ایفا کرده است.سید ابراهیم زمانیه، داستانهای بسیاری از روزهای سخت و پرچالش خود را روایت میکند.
او در این گفت وگو به یاد میآورد که چگونه در زلزله گناباد در سال 1347، به عنوان پیشاهنگی جوان، با شجاعت به میدان آمد و در میان ویرانهها، به جستوجوی افرادی پرداخت که در زیر آوارها گرفتار شده بودند. صدای فریادهای نجاتطلبی و لرزش زمین هنوز در یادش زنده است و او را به یاد مسئولیت عظیمی میاندازد که بر دوش دارد. سالها بعد، در زلزله قائن در سال 1357، او بار دیگر در خط مقدم امدادرسانی قرار گرفت. در آن روز، وقتی که مردم در جستوجوی عزیزانشان بودند، او با دلسوزی و همدلی به کمک شتافت. این تجربهها نه تنها به او آموخت که چگونه در شرایط سخت عمل کند، بلکه نشان داد که انسانها چقدر به یکدیگر نیاز دارند. او در حوادث مختلفی از جمله زلزلههای بیرجند و بجنورد و همچنین سقوط هواپیمای C-130 ارتش، حضور داشت و هر بار با چالشی جدید مواجه میشد. در سال 1382، به عنوان مسئول ستاد امدادرسانی استان خراسان، در حادثهای دیگر در نیشابور، بار دیگر با عزم و اراده به یاری هموطنانش شتافت. این پیشکسوت هلال احمر، یکی دیگر از امدادگرانی است که نماد ایثار و فداکاری محسوب میشود. او با هر داستانی که از تجربیاتش روایت میکند، یادآور این است که در دل تاریکی، همیشه نوری وجود دارد و انسانیت میتواند در برابر بحرانها، پیروز شود.
از چه زمانی به جمعیت هلالاحمر پیوستید ؟
من از سال 1360 به جمعیت هلالاحمر پیوستم. در ابتدا، معلم و پیشاهنگ بودم و از طریق فعالیتهای پیشاهنگی با هلال احمر آشنا شدم. در سال 1361 به عنوان کارمند رسمی هلال احمر استخدام شدم و از آن زمان تا به حال، خاطرات زیادی از فعالیتهای مختلف دارم.
از چه طریقی جذب هلالاحمر شدید؟
علاقه من به کار امدادونجات و تجربیاتم در پیشاهنگی باعث شد که به هلال احمر بپیوندم. به عنوان پیشاهنگ در این سازمان فعالیت داشتم. در آن زمان، ارتباط ما با هلال احمر و سازمانهای مرتبط با امداد و نجات، به ویژه شیر و خورشید، بسیار نزدیک بود. این علاقه به کار امداد و امدادگری، من را به سمت فعالیتهای بیشتری در این زمینه سوق داد. بعد از برگزاری آزمونی برای انتخاب مدیران اردوگاههای پناهندگان افغان، توانستم به عنوان مدیر اردوگاه در تهران مشغول به کار شوم.
پس از برگزاری یک آزمون، فرصتی برای من فراهم شد تا به عنوان مدیر مهمانسراهای اردوگاهی که به میزبانی برادران و خواهران افغان اختصاص داشت، انتخاب شوم. این اردوگاهها در هشت استان کشور راهاندازی شده بودند و هدف از آنها اسکان آوارگان افغان بود. طرحی که به همت هلال احمر و وزارت کشور اجرا میشد، به عنوان “طرح آموزش مدیران” شناخته میشد و یکی از استانهای هدف، خراسان بود. در آن زمان، حدود 27 سال داشتم و به عنوان معلم در مقطع دبستان و راهنمایی مشغول به کار بودم. با توجه به علاقهام به کار در جمعیت هلال احمر، تصمیم گرفتم شغل معلمی را رها کنم و به فعالیتهای امدادی بپردازم.
در این راستا، به عنوان مدیریت اردوگاههای پناهندگان افغان، تهران مشغول شدم و مسئولیت مدیریت اردوگاههای پناهندگان را هم در کرج و مهرشهر بر عهده گرفتم. در این دوران، با چالشهای بسیاری روبهرو شدم، اما همواره سعی کردم با همکاری تیمهای امدادی و مدیریتی، بهترین خدمات را به پناهندگان ارائه دهم. در اواخر سال 1362 و اوایل سال 1363، به مشهد منتقل شدم و مسئولیتهای متعددی را در این شهر بر عهده گرفتم. این تجربیات، نه تنها به من آموخت که چگونه در شرایط سخت عمل کنم، بلکه نشان داد که انسانها در کنار هم میتوانند بر مشکلات فائق آیند و به یکدیگر کمک کنند.
چه فعالیتهای دیگری را در هلالاحمر انجام دادید؟
در ابتدا به عنوان مدیر اردوگاه پناهندگان افغان در کرج و تهران فعالیت میکردم. سپس به مشهد منتقل شدم و مسئولیتهای متعددی در زمینه بهداشت و درمان داشتم. در سال 1365 به عنوان مسئول آموزش امداد و نجات در خراسان بزرگ منصوب شدم و حدود 28 سال در این سمت فعالیت کردم.
چه زمانی بازنشسته شدید؟
دیماه 1388 بازنشسته شدم، اما همچنان با عشق و علاقه به یادآوری خاطرات و تجربیاتم در هلالاحمر ادامه میدهم.
شما سرپرست سازمان داوطلبان خراسان بزرگ بودید و همچنین معاون امداد و نجات. لطفاً درباره فعالیتها و تجربیات خود در این زمینه بگویید.
بله، من در طول سالها در مسئولیتهای مختلفی در هلال احمر خراسان بزرگ فعالیت داشتم. به عنوان رئیس اداره آموزش امدادونجات، همزمان با حفظ سمت معاونت امداد و نجات استان، در تمامی فعالیتهای امدادی استان نقش داشتم. همچنین، به عنوان امدادگر در صحنههای حوادث نیز حضور داشتم. درواقع من در اکثر حوادث بزرگ ایران، به ویژه در استان خراسان، به عنوان یک امدادگر و مسئول حضور داشتم. برخی از این حوادث شامل موارد زیر است. زلزله گناباد در سال 1347 که در آن زمان که پیشاهنگ بودم.
در زلزله قائمشهر در سال 1357 نیز شرکت کردم. در زلزلههای بیرجند در سال 1367 و بجنورد در سال 1375 هم حضور داشتم. در زلزله شیروان و حوادث هوایی که در استان رخ دادند، از جمله سقوط هواپیمای C-130 ارتش شرکت داشتم و خدمت کردم. آخرین حادثهای که در آن شرکت کردم، مربوط به سال 1382 در زلزله بم و قطار نیشابور بود. در این سال، به عنوان مسئول ستاد امدادرسانی استان خراسان، در محل حادثه حضور داشتم و به ارائه خدمات امدادی پرداختم.
آیا خاطرات خاصی از حوادثی که در آنها شرکت کردهاید دارید؟
درواقع من در اکثر حوادث بزرگ ایران، به ویژه در استان خراسان، حضور داشتم. یکی از خاطرات تلخ من مربوط به زلزله گناباد در سال 1347 است که در آن زمان پیشاهنگ بودم. همچنین، در زلزله قائن و حوادث دیگری چون زلزلههای بیرجند و بجنورد نیز شرکت کردم. در حادثه نیشابور در سال 1382، به عنوان مسئول ستاد امدادرسانی استان، 20 روز در محل حادثه حضور داشتم. آن زمان در حال خدمترسانی در زلزله بم بودیم که این حادثه به ما اعلام شد و بلافاصله خود را به محل رساندیم.
من اولین کسی بودم که به روستایهاشمآباد وارد شدم. این حادثه بسیار تلخ بود و ما با شرایط سختی مواجه شدیم. یکی از خاطرات دردناک من مربوط به حادثه قطار نیشابور است. در آنجا، با موج انفجار، خانههای قدیمی روستا تخریب شده بود و ما تلاش کردیم تا به افرادی که زیر آوار مانده بودند کمک کنیم. ما توانستیم یک دختر بچه 10 یا 12 ساله را زنده از زیر آوار بیرون بیاوریم. این کار بسیار سخت بود و به کمک همکارانم انجام شد. متأسفانه، در این حادثه، 7 یا 8 نفر از یک خانواده جان خود را از دست دادند، اما نجات آن دختر بچه برای ما یک موفقیت بزرگ بود.
از زمان بازنشستگیتان در سال 1388 تاکنون، چه ارتباطی با هلالاحمر داشتهاید؟
بعد از بازنشستگی، به عنوان عضو هیات مدیره هلالاحمر استان در دو دوره چهار ساله فعالیت کردم و هماکنون نیز مسئولیت کانون بازنشستگان استان رضوی را بر عهده دارم.
ارزیابی شما از پیشرفتهای هلال احمر در این سالها چیست؟
خوشبختانه هلالاحمر در زمینه تجهیزات و آموزش پیشرفتهای چشمگیری داشته است. اعتباراتی که به این سازمان تخصیص یافته، به بهبود امکانات و تجهیزات امداد و نجات کمک کرده است. کیفیت آموزشها نیز بهبود یافته و در کل، میتوان گفت که خدمات امدادونجات و آموزشی هلالاحمر رشد خوبی داشته است.
منبع: روزنامه شهروند