به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جمعیت هلالاحمر؛ نامش «مهدی زرتاجی» است که به پیشوند مقدس «شهید» زیبنده شده. متولد ۱۳۶۵ و ۲ فرزند پسر نوجوان داشت. سالها در خدمت جمعیت هلالاحمر مشغول خدمت به مردم و امدادگری بود و در آخرین محل خدمتش، مسئول شیفت پایگاه امدادونجات گمیچی در شهرستان اسکو بود که در روز نخست حملات هوایی رژیم صهیونیستی به نقاطی از تبریز، برای امدادرسانی به یکی از این نقاط اعزام شد .شهید زرتاجی حین امدادرسانی به یکی از شهدای این حمله بیرحمانه، در اثر اصابت پرتابه رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. او فقط میخواست یک جان را نجات دهد، جانی که زیر آتش حملات رژیم صهیونیستی، قربانی خوی وحشیگری این رژیم نسلکش شد.
تعریفهای همسرش نشان میدهد، مهدی هم برای بر تنکردن لباس مقدس هلالاحمر، عشق داشت: «عاشق کمک به مردم بود. حتی روزی که فرزندمان بیمار بود، برای نجات یک خانواده در سیلاب رفت. میدانستم که قلبش به همه مردم تعلق دارد.» سلاح نداشت؛ سپر دفاعیاش هم لباسی شناخته شده با هلال سرخ بر روی سینه بود؛ نشانی که در همه جای این کره خاکی به صلح و بشردوستی میشناسند؛ همه به جز رژیم منحوس اسرائیل. فقط در پی نجات یک جان بود، مثل همیشه بدون دفاع میخواست سنگر دفاع از جان مردم بیدفاع باشد که شهادت نصیبش شد.
پدرمان قهرمان و الگوی ما است
یاسین و سبحان فرزندان شهید مهدی زرتاجی با احترام ، افتخار و با چشمانی پر از اشک از فراق پدر درباره پدر شهیدشان میگویند: «پدرمان قهرمان و الگوی ما است. او همیشه به ما یاد داد که باید به دیگران کمک کنیم و با عشق و مهربانی زندگی کنیم. یاسین میگوید: «ما به داشتن پدری شجاع افتخار میکنیم و تلاش میکنیم راه او را ادامه دهیم، همانطور که او همیشه میخواست در کمک به دیگران و همنوعان خود پیشتاز باشیم.
پدری داشتم، که در راه خدا به شهادت رسید
سبحان، ۱۰ سال بیشتر ندارد؛ شروع به صحبت درباره بابا که میکند، بغض امانش نمیدهد: «کلاس چهارم هستم؛ پدری داشتم که در راه خدا به شهادت رسید...» اشکهایش را پاک میکند و میگوید فقط از خدا میخواهم که اسرائیل را ذلیل کند. بغض از رژیم صهیونیستی در آرزوی سبحان هم موج میزند: «میخواهم وقتی بزرگ شدم، دانشمند شوم، بمب درست کنم و با آن، اسرائیل را نابود کنم.»
روزی که فرزندمان بیمار بود، برای نجات یک خانواده در سیلاب رفت
«لیلا زرتاجی» همسر شهید مهدی زرتاجی از ۱۴ سال زندگی مشترک با مهدی میگوید: « چیزی جز آقایی از او ندیدهام، همسرم چه در خانه و چه در خارج از خانه همیشه آقا بود و هرچقدر از متانت، آقایی، ادب و رفتار مسئولانه مهدی تعریف کنم، باز هم کم گفتهام؛ مهدی به معنی واقعی کلمه آقا بود.» تعریفهای همسرش نشان میدهد برای بر تن کردن لباس مقدس هلالاحمر باید عشق داشت: «عاشق کمک به مردم بود. حتی روزی که فرزندمان بیمار بود، برای نجات یک خانواده در سیلاب رفت. میدانستم که قلبش به همه مردم تعلق دارد.»
لیلا زرتاجی ادامه داد: «مهدی همیشه در خانه هم بازی و دوست فرزندانش بود به طوری که زمانی که در منزل بود یاسین و سبحان به همبازی نیازی نداشتند و با هیچیک از دوستانشان به بازی نمیرفتند چون مهدی فراتر از یک پدر با آنها رفتار میکرد و همواره با زبان کودکانه و دوستانه با فرزندانش رفتار میکرد و این فراق پدر را برای فرزندان من سخت و سختتر کرده است. مهدی هرچقدر مشکلات کاری و خانوادگی هم داشت در بیرون از خانه میگذاشت و با چهرهای گشاده و خندان وارد منزل میشد، اخم نمیکرد و بهانهجو نبود و همیشه سعی داشت مشکلاتش را با صبوری و پشتکار حل کند به طوری که آب در دل من و فرزندانش تکان نخورد.»
همنام و سرباز امام زمان بود
این همسر شهید امدادگر هلالاحمر شهادت مهدی را افتخاری برای خانواده می داند: «مهدی همنام و سرباز امام زمان بود و در راه دین و اسلام شهید شد که این شهادت افتخاری بس بزرگ برای من و خانوادهمان است که در راه دین اسلام و کمک به مدافعان وطن جان خود را از دست داد و آسمانی شد و انشاءالله حضرت امام زمان (عج) شفاعتش میکند و با ائمه اطهار (ع) محشور میشود. زمان تشییع شهدای جنگ تحمیلی رژیم غاصب صهیونی، به یاد شهدای کربلا، امام حسین (ع) و ۷۲ تن از یاران باوفای ایشان افتادم و با خود گفتم: حضرت امام زمان (عج) چگونه این داغ بزرگ را به تنهایی تحمل میکند و رنجش را به دوش میکشد ولی من در کنار فرزندان و خانوادهام بیتابی میکنم؛ پس من نیز با توسل به ائمه اطهار (ع) این داغ بزرگ را تحمل میکنم و با تربیت فرزندانی که ادامه دهنده راه شهدا باشند دل همسرم را شاد میکنم.»
درس انساندوستی را زندگی کرد
«اصغر زرتاجی» پدر شهید مهدی زرتاجی نیز با بغض پنهان در گلویش از دوران کودکی مهدی که تنها پسرش بود، میگوید: «از دوران کودکی هم بچه آرام، سر به زیر و حرف گوش کنی بود؛ همیشه با احترام و در کمال ادب با بزرگترها رفتار میکرد و سعی میکرد در همه کارها کمک حال من و خانواده باشد، او عاشق کمک کردن به دیگران بود.»
میگوید: «با اینکه داغ بزرگی در دل داریم، اما از شهادت فرزند دلبندم در راه دین خدا و کمک به دیگران ناراحت نیستم. ما همیشه باید در مقابل دشمن ایستادگی کنیم و از امنیت خود محافظت کنیم و در این راه اگر خون هم دهیم یک وجب از خاک وطنمان را به بیگانگان نمیدهیم. ما ملتی هستیم که اگر گرسنه هم بمانیم، جلوی دشمن سر خم نمیکنیم و میهن مان را با هیچ چیزی معامله نمیکنیم.»
پدر شهید ادامه میدهد: «پسرم، مهدی، انسانی بود که درس انساندوستی را زندگی کرد. همیشه به فکر کمک به نیازمند و خدمت بیمنت بود. او به خود و خانوادهاش بسیار اهمیت میداد، ولی عشق به انسان و خلق خدا باعث میشد هدفش رضایت خدا و آرامش دیگران باشد.»
مهدی نمونهای از انسانیت و فداکاری بود
مهدی رشیدی، یوسف داداشپور و دیگر همکاران شهید زرتاجی، درباره شخصیت و ویژگیهای او از مهدی به عنوان نمونهای از انسانیت و فداکاری یاد میکنند: «در مواقع بحران، نرمش و شجاعت او مثالزدنی بود. او کسی بود که هیچوقت خودش را نخواست، بلکه رضایت دیگران برایش مهم بود.»
همکاران شهید زرتاجی، مهدی را به عنوان فردی متعهد و قابل اعتماد معرفی میکنند که همواره در کنار تیم، با روحیهای بالا در خدمت مردم حاضر میشد و به یاری دیگران میشتافت و اصل روحیه کمکرسانی که سرلوحه نیروهای هلالاحمر است در وجود مهدی بیش از همه نمایان بود، آنها از مهدی به عنوان کسی که لایق شهادت در راه خدا بود یاد میکنند. / راضیه زرگری